مقاله در مورد جنگ نرم
هر نوع جنگي بنا بر ماهيتي كه دارد لوازم و نيرو هاي متناسب با خود را مي طلبد.از آنجا كه جنگ نرم از يك ماهيت فكري-فرهنگي برخوردار است لذا افسران اين جنگ در جبهه خودي نيرو هاي نخبه و خواص جامعه هستند.همان طور كه طراحان سناريو هاي جنگ نرم نخبگان فكري دشمن هستند مبارزان و خنثي كنندگان جبهه خودي نيز مي بايست از نخبگان و خواص جامعه باشند تا به زواياي پيچيده اين جنگ و ترفند هاي نهفته در آن و اثرات و تبعات آن پي ببرند و عموم ملت را نسبت به آن آگاه سازند. از آنجا كه دانشجويان به عنوان يكي از اقشار فرهيخته و نخبه فكري كشور محسوب مي شوند لذا دانشجويان در خط مقدم اين جنگ نرم قرار دارند.زيبا ترين تعبيري كه در اين خصوص به كار رفته شده تعبير مقام معظم رهبري است كه از آن تحت عنوان افسران جنگ نرم ياد كرده اند.”در اين جنگ نرم شما جوان هاي دانشجو افسران جوان اين جبهه ايد”.(بيانات مقام معظم رهبري 8/6/88)دشمن در جنگ نرم ضمن آنكه عموم جامعه را هدف قرار مي دهد بر روي تغيير فكر و روش خواص برنامه ريزي مفصل و پيچيده اي مي كند.وقتي در يك نبرد نرم دشمن بتواند خواص و نخبگان يك جامعه را با خود همراه سازد قطعا در همراه كردن و انحراف افكار عمومي و مسير كلي يك جامعه مشكل چنداني نخواهد داشت.
لذا دانشجويان به عنوان نخبگان فكري جامعه همان طور كه در مبارزه به عنوان افسر جنگ نرم شناختهمي شوند و در شكست توطئه هاي دشمن نقش برجسته اي دارند بايد از اين نكته غافل نباشند كه خود در تيررس آماج حملات جنگ نرم هستند.چرا كه تغيير ذهن آنان و همراهي آنان با طرح ها و برنامه هاي دشمن به معناي تغيير ذهن عموم خواهد بود.لذا دشمن در انحراف دانشجويان برنامه ريزيكلاني كرده است.رهبر معظم انقلاب اين سناريو دشمن را اين گونه شرح مي دهند:”امروز به گمان من هدف و آماج دشمن خواص است.چون خواص تاثير مي گذارند و در عموم نفوذ كلمه دارند”(بيانات 20/70/88) اهميت بصيرت در جنگ نرمبصيرت در واقع به معناي بينش و شناخت نسبت به مسائل است.اين واژه ماخوذ از واژه بصر به معناي چشم است ولي بصيرت به معناي دركي است كه پس از ديدن حاصل مي‌شود درك و دريافتي كه بعد از مشاهده يك شيء ملاحظه مي‌شود.بصيرت وجه مميزه تشخيص دشمن و دوست و يكي از مسائل بسيار پر اهميتي است كه مورد تاكيد بزرگان دين و رهبر معظم انقلاب اسلامي بوده و هست.مسئله اي كه متاسفانه بسياري از مدعيان نخبگي از داشتن آن محروم بوده اند و بعضا با محافظه كاري و مواضع چند پهلو نشان داده اند كه از بصيرت كافي و مورد تاكيد رهبري نظام برخوردار نيستند و تبعات اقدامات اين افراد، هزينه هاي گزافي بوده است كه نظام و مردم در برهه هاي مختلف پرداخت كرده اند.وقتي مي‌گوييم كسي داراي بصيرت است
به اين معناست كه اين شخص مي‌تواند از ظاهر عبور كند و به باطن برسد و يك درك حقيقي پيدا كند يعني همه چيز را به همان شكل واقعي خود ببيند.كسي كه بصيرت دارد مسئوليت هم دارد در حقيقت مي‌توان اين طور تفسير كرد كه بصيرت و مسئوليت در كنار هم قرار مي‌گيرند.انسان با بصيرت صاحب مسئوليت هم هست و بايد به مقتضاي درك درست از شرايط در جهت حاكميت حقيقت تلاش كند.قطعا براي يك جامعه پيشرو كه مي‌خواهد مسيرهاي ناپيموده را طي كند وجود بصيرت يك ضرورت اساسي است و لذا بايد توجه داشت كه ما براي رسيدن به حق خود در نظام بين‌الملل احتياج به انسان‌هاي شجاع و پيشرو داريم كه راه را باز كنند و مسير را براي حركت مردم به جلو بگشايند.در واقع بصيرت براي يك انقلاب بزرگ الهي مهمترين وسيله به حساب مي‌آيد و اگر چنانچه در جامعه ما بصيرت كافي نباشد بستر نفوذ دشمن فراهم مي‌شود.نفوذ دشمن، ملت را از رسيدن به آرمان‌ها و اهداف انقلاب و منافع ملي دور مي‌كند و به اين مسائل آسيب جدي مي‌رساند و به همين دليل رهبر انقلاب بر روي اين نكته تاكيد دارند و مي‌خواهند كساني كه توان بصيرت افزايي دارند در اين زمينه فعال باشند.مقام معظم رهبري در طول ساليان گذشته همواره بر موضوع بصيرت تاكيد داشته و لكن به دنبال حوادث پس از انتخابات و دهمين دوره رياست جمهوري و پيدايي فتنه عميق در جامعه اسلامي در سخنراني