تحقیق در مورد گروه انتروباكترياسه
انتروباكترياسه گروه بزرگ و ناهمگوني از باسيلهاي گرم منفي مي باشند كه محل زندگي آنها روده انسان و حيوانات است.(1) آنها داراي 3/0 تا 1 ميكرومتر عرض و 1 تا 6 ميكرومتر طول بوده، غير متحرك يا متحرك مي باشند.(2)
اين ميكروب ها بي هوازي هستند كه روي محيطهاي معمولي به خوبي رشد ميكنند. انتروباكترها گلوكز را بدون ايجاد گاز تخمير مي كنند و موجب تبديل نيترات به نيتريت ميشوند. كاتالاز مثبت بوده . اكسيداز ندارند و هيچ گاه اسپور توليد نميكنند(3).
در روده انسان ميكروبهاي زيادي زندگي مي كنند كه بعضي هوازي و بعضي بيهوازي اند. بايد دانست كه انتروباكترها شامل تمامي ميكروبهايي كه در روده زندگي مي كنند نميشوند و فقط جزئي از آنها را شامل ميشوند(2).
اهميت: اهميت انتروباكترها در كثرت مبتلايان به اين باكتريها ميباشد و همچنين بايستي در نظر داشت كه 10-5 درصد بيماران بستري در بيمارستان به عفونتهاي مربوط به اين باكتريها مبتلا هستند. عفونت نازوكوميال با اين ميكروبها كه معمولا به غالب آنتي بيوتيكها مقاوم هستند، بيشتر در نتيجه دستكاري مجاري ادراري، عفونت زخمها و گاهي پنوموني و مننژيت ديده مي شوند. علاوه بر اين بسياري از اطلاعات باكتريولوژي در زمينه ژنتيك در نتيجه كار بر روي اين باكتريها به دست آمده است. اين باكتريها نقش مهمي در تجزيه مواد آلي و گياهان دارند و از اين طريق مي توانند باعث فاسد شدن آنها شوند(3).
محل ميكروب: انتروباكترها در طبيعت بسيار فراوان هستند. در حيوانات (به خصوص پستانداران، در روده انسان، خاك، آب ، غبار و هوا و گاهي در بعضي فرآورده هاي غذايي و سبزيجات آلوده نيز وجود دارند. بعضي از آنها جزء فلور معمولي روده نميباشند، مانند سالمونلا و شيگلا. يعني چنانچه از كشت مدفوع به دست مي آيند دليل بر بيماري و يا ناقل بودن شخص خواهد بود(3).
مورفولوژي : اين باسيلها كه دو انتهاي آنها منظم مي باشد 3× 5/0 ميكرون اندازه دارند. بعضي از آنها مانند شيگلا و كلبسيلا بدون حركتند. برخي ديگر مثل پروتئوس و سالمونلا متحرك ميباشند. در برخي مانند هافينا، يرسينيا پسودو توبر كلوزيس و يرسينيا آنتروكوليتيكا تحركشان مربوط به درجه حرارت ميباشد. باسيلهاي متحرك پري تريش هستند، بدين جهت با ويبريوها و پسودوموناها كه فلاژله هاي قطبي دارند اشتباه نميشوند. همچنين قابل توجه است در ميان انواع متحرك،موتانهاي بدون فلاژله نيز وجود دارند(3).
فيمبريه در بسياري از آنتروباكترها وجود دارد و نقش خود را كه عبارتست از اتصال به باكتريهاي ديگر، اتصال به سلولهاي ميزبان، پذيرش باكتريوفاژها و تبادلات و ژنتيك ميباشد را ايفا مي كند(3).
محيط كشت: تمام آنتروباكترها روي محيطهاي معمولي ژلوز و آبگوشت غذايي بخوبي رشد ميكنند. در محيط آبگوشت به طور كلي پس از 24 ساعت كدورت يكنواخت ايجاد ميكند. بطوريكه اگر لوله كشت را تكان دهيم منظره خاصي را مشاهده خواهيم كرد. هنگام كشت كلبسيلاها روي آبگوشت در سطح آن قشر چسبنده اي ايجاد ميشود. پس از 24 ساعت به تدريج جرمها در ته لوله رسوب مي كنند. غالباً روي ژلوز معمولي كلونيهايي به شكل S با حدود مدور منظم، سطح صاف شفاف آبدار ظاهر مي شوند(3).
تقسيم بندي : طبقه بندي آنتروباكترياسه ها بسيار پيچيده است و با پيشرفت مطالعاتي كه بر روي همساني DNA انجام مي گيرد، به سرعت در حال تغيير و تحول است. در اين خانواده بيش از 20 جنس و 100 نوع مشخص شده اند. ويژگي بيوشيميايي خانواده انتروباكترياسه ها ، قدرت آنها در احياء نيتراتها و نيتريتها و تخمير گلوكز و ايجاد اسيد يا اسيد و گاز مي باشد. براي اتفراق انواع انتروباكترياسيه ها از جمله E.Coli تستهاي بيوشيميايي متعددي به كار مي روند(4).
ساختمان آنتي ژني : انتروباكترياسه ها ساختمان آنتي ژني پيچيده اي دارند اين باكتريها بوسيله بيش از 150 آنتي ژن سوماتيك O (ليپوپلي ساكاريدي) مقاوم به حركت، بيش از 100 آنتي ژن K ( كپسولي) ناپايدار در برابر حرارت و بيش از 50 نوع آنتي ژن H (مربوط به تاژك) طبقه بندي مي شوند. در سالمونلاتيفي آنتي ژنها كپسولي بنام آنتي ژنهاي Vi ناميده مي شوند(4).
1- آنتي ژن K : از لغت kapsel (زبان آلماني) گرفته شده است. آنتي ژن K يا آنتي ژن پوششي (envelope) در اطراف باكتري قرار گرفته است. در اغلب موارد به حرارت حساس ميباشد. اين آنتي ژن روي سوماتيك مقاوم به حرارت را پوشانده و در نتيجه مانع از آگلوتيناسيون باكتري زنده مي گردد.
نمونه اين آنتي ژن در سالمونلاها آنتي ژن vi و آنتي ژن B در بعضي انواع كلي باسيل ميباشد. جنس بعضي از آنتي ژنهاي k پلي ساكاريدي و در برخي ديگر پروتئيني است. ويرولانس باكتري با آنتي ژن k مرتبط است. مثلاً وجود آنتي ژن k در كلي باسيل باعث چسبيدن باكتري به سلولهاي اپي تليال روده و مجاري ادراري مي شود. يا در مورد سالمونلاها وجود آنتي ژن vi در بعضي از سوشهاي اين باكتريها به قدرت تهاجم آنها ميافزايد(5).
2- آنتي ژن O : حرف O از كلمه ohnehanch (زبان آلماني) گرفته شده است. اين آنتي ژن كه به نام آنتي ژن سوماتيك يا پيكري نيز ناميده مي شود. در مقابل حرارت نسبتاً مقاوم مي باشد. در برابر الكل هم پايدار است ولي نسبت به فرمول حساس است و به كمك آزمايش آلگوتيناسيون باكتريها آنها را تشخيص ميدهند. آنتيكري كه برعليه ژن o در بدن ساخته مي شود غالباً از نوع IgM است.
جنس آنتي ژن o از مواد ليپوپلي ساكاريدي ديواره باكتريهاست. بايد گفت كه هر جنس از خانواده آنتروباكترياسه ها داراي آنتي ژن o اختصاصي هستند(5).
3- آنتي ژن H : از كلمه Hauch (زبان آلماني) كه به معناي پرده ميباشد. گرفته شده است اين آنتي ژن كه بنام آنتي ژن فلاژلر يا دنباله اي نيز ناميده مي شود در دنباله هاي باكتري قرار دارد.
در برابر الكل و حرارت حساس است ولي در مقابل فرمل (فرمالين) مقاوم ميباشد. براي تهيه آن به باكتري هاي متحرك فرمالين اضافه مي كنند. آنتي كري كه بر عليه آنتي ژن h در بدن ترشح مي شود از نوع IgG است. جنس آنتي ژن H پروتئيني است. در سروتيپ باكتري ممكن است يك يا دو نوع آنتي ژن h وجود داشه باشد كه در اين صورت فاز 1 و فاز 2 ناميده مي شوند.
آزمايشهاي تشخيصي آنتروباكترياسه : براي تشخيص اين باكتريها از محيط سه قندي Tripl , sugar , iron (T.S.I) يا محيط دو قندي Kligler , Iron, Agar استفاده ميشود. ولي چون بعضي باكتريها مانند پروتئوس ها و سالمونلاها و ساير لاكتوز منفي ها داراي واكنش مشابهي هستند. براي تشخيص دو نمونه اول محيط اوره را به كار ميبرند. اصولاً براي شناسايي آنتروباكتري ها و افتراق آنها از يكديگر علاوه بر محيط ذكر شده از تستهاي نامبرده زير نيز كه تحت عنوان IMVIC موسومند كمك ميگيرند:
I : Indole M:Methyl Red V: Voges, Proskauer I : Inositol C: Citrate
1- آزمايش اندول: باكتري مورد آزمايش را در محيط كشت حاوي تريپتوفان كشت داده و پس از 24 ساعت چند قطره معرف كواكس يا ارليش بدان مي افزايند. ايجاد رنگ قرمز در سطح محيط كشت نشانه ايجاد اندول از اسيد آمينه نامبرده است(5).
2- آزمايش قرمز متيل: باكتري مورد آزمايش را در محيط كشت آبگوشتي گلوكز دار كلارك لوبس (MR.VP) كشت داده و بعدز 96-48 ساعت كه در حرارت مناسب گذاشته شد، با اضافه كردن چند قطره از معرف قرمز متيل در صورتي كه رنگ محيط قرمز شود مثبت و اگر زرد بماند، نتيجه منفي است(5).
3- آزمايش V : باكتري مورد آزمايش را در ميحط كشت (MR.VP) كشت داده و پس از 48 ساعت به يك ميلي ليتر از آن 15 قطره محلول 5 درصد آلفانتول و 10 قطره محلول 40 درصد هيدروكسيد پتاسيم افزوده و پس از 30-15 دقيقه نتيجه را بررسي ميكنند. ايجاد رنگ قرمز نشانه مثبت بودن آزمايش است(5).
4- آزمايش سيترات:باكتري مورد آزمايش را از روي محيط كشت جامد برداشته و روي محيط سيترات سيمونس كشت مي دهند. پس از 24 ساعت كه در حرارت مناسب باقي بماند اگر باكتري قادر به تجزيه سيترات دو سود موجود در محيط باشد محيط را به رنگ آبي در ميآورد(5).
ايمني: در عفونتهاي منتشر آنتي بادي هاي اختصاصي ايجاد ميشوند ولي به صرف ايجاد اين آنتي بادي ها نمي توان تضمين قابل توجهي نسبت به ايجاد مصونيت داد. آنتي باديهاي ضد گليكوليپيد هسته اي آنتروباكتريايسه ها سبب جلوگيري از ايجاد عوارض هموديناميك باكتريمي ناشي از باسيلهاي گرم منفي مي شود. همچنين اين آنتي بادي ها تب ناشي از باكتريمي را كاهش داده و به پاك شدن جريان خون از بعضي از اين ارگانيسمها كمك مي كنند(1).
سندرمهاي عفونتي انتروباكترياسه ها: بسته به ميزان و پاتوژن هر ارگان و حفره اي در بدن ميتواند توسط اين ميكروارگانيسم ها آلوده و عفوني گردد. اشريشيا و با درجات كمتر كلبسيلا و پروتئوس ، قسمت اعظم موارد عفونت را شامل مي شوند، بيماري زاترين پاتوژن گروه محسوب ميشوند. با اين حال خصوصاً در بيمارستانها و مراقبت هاي طولاني مدت به علت طبيعت ارگانيسم و يا مقاومت كسب شده نسبت به داروهاي ضد ميكروبي و افزايش تعداد مواد و ميزبانهاي با ضعف ايمني گروههاي ديگر نيز اهميت پيدا كرده اند. ميزان مرگ و مير در بسياري از عفونتهاي انتروباكترياسه ها بالا بوده و با شدت بيماري ارتباط دارد. مسائل مشكل زا عبارتند از: پنومونيت و باكتريمي نشأت گرفته از هر منبعي كه باشد، به علاوه شوك كه ميزان مرگ و مير به 50 – 20 درصد ميرسد(2).
پاتوژنز: خصوصيات متعدد باكتريال در جنبه هاي مختلف پاتوژنز باسيلهاي گرم منفي دخالت دارند. داشتن ژنهاي خاص مربوط به ويرولانس، پاتوژن ها از يكديگر جدا ساخته و به آنان اين توانايي را ميدهد كه بتوانند ميزبان را به خوبي بيمار سازند. هر چه كه اين ژنها بيشتر شناخته ميشوند اين مسأله واضح تر مي شود كه ميزبان و پاتوژنهاي آنها با طي دوران طولاني مدتي با يكديگر سازش پيدا كرده اند. در واقع اينطور ميتوان گفت كه عفونت فقط يك نقطه از طيف پيشرفت بين ميكروبها و ميزبان ميباشد. در انتهاي اين طيف همزيستي فرصت طلب (مانند ميتوكندري درون سلولهاي يوكاريوت) و در انتهاي ديگر مرگ قرار داد كه سبب بروز يك ارتباط مرگبار (مانند ويروس ابولا) ميگردد. در درون اين بازي شطرنج بين پاتوژن و ميزبان در طول زمان انواع مختلف راه حلها هم براي پاتوژن و هم براي ميزبان به وجود مي آيد كه سبب مي گردد اين دو به زندگي و حيات خود ادامه دهند(2).
عفونت روده اي (Intestinal Infection) : سوشهاي بيماري زاي E.Coli درون روده سبب بروز گاستروآنتريت به وسيله سوشهاي پاتوژنيك مختلف و منحصر به فرد ميگردند. صفت ويرولانس اين گروه از E.Coli ها با سوشهايي از E.Coli كه سبب بروز بيماريهاي خارج روده اي مي گردند،بسيار متمايز ميباشد. اين اختلاف با توجه به محل درگيري در بدن ميزبان و مكانيسم هاي شگفت آور نميباشند.
عفونتهاي خارج روده اي (ExtraIntestinal infection) : سوشهاي بيماريزاي خارج رودهاي (ExPEC) E.coli و گونه هاي ديگر سبب بروز بيماري خارج از روده ها ميشوند. همه آنها پاتوژنهاي خارج سلولي بوده و بنابراين مشخصات پاتوژنيك مشابهي دارند. سيستمهاي دفاع طبيعي (كمپلمان، فاگوسيت ها) و ايمني هومورال حياتي ترين اجزاي دفاعي ميزبان به شمار مي آيند. در نتيجه هم حساسيت به عفونت و هم شدت عفونت با عملكرد غيرطبيعي و يا نقصان اين اجزاء (مانند نوتروفيل ها ) افزايش مييابد. يك عامل بيماري زا معمولاً براي اتصال به انواع سلولهاي ميزبان راههاي متعددي دارد. جذب مواد غذايي (مانند آهن از سيدروفورها) نياز به ژن هاي متعددي دارد،كه براي پاتوژنز لازم مي باشد، ولي كافي نيستند. توانايي مقابله با فعاليت باكتريوسيدي كمپلمان و فاگوسيت هاي حرفه اي در غياب آنتي بادي ها (به عنوان مثال منطبق بر كپسول و يا آنتي ژن o ليپوپلي ساكاريدي) يكي از راههاي دفاع عليه پاتوژن خارج سلولي ميباشد. تخريب بافتي (به عنوان مثال هموليز در مورد ابتلا به E.Coli ) ممكن است گسترش را تسهيل نمايد. با اين حال بسياري از ژنهاي مسئول بيماريزايي در حال شناسايي هستند و