تحقیق در مورد داستان
تمام انرژي و عصارهي روحتان را در يك داستان ميريزيد. شبها و روزها بر سر يك صفحه وقت ميگذاريد و كار ميكنيد تا دست آخر داستان نوشته ميشود. در مرحلهي بعد داستانتان را به كسي ميدهد تا بخواند، شايد آن شخص، خودش نويسنده باشد و شايد هم يك دوست. خلاصه خيلي وقت گذاشتهايد تا داستاني بنويسيد كه پرفروش باشد يا ديگران از آن استقبال كنند. حتماً ميدانيد كه اگر به صورت حرفهاي دنبال نوشتن هستيد، دانش چگونه خوب نوشتن لازم است ولي كافي نيست. دانش ديگري را هم بايد بدانيد. درست است. دانش نقد كردن حرفهاي يك داستان در زير، سياههاي از نكات و سؤالهايي كه يك نقد خوب را شكل ميدهند آورده شده و البته روشهاي فراواني براي نقد يك داستان هست. ميتوانيد بعد از نوشتن داستانتان چند روزي آن را كنار بگذاريد و بعد مطالب زير را بخوانيد. بعد ببينيد آيا اين نكات در داستانتان رعايت شده است.
* * *
فرآيند نقد
در اين بخش از نقد داستان سعي كنيد موارد زير را اجرا كنيد. به ياد داشته باشيد كه نگاه شما در چند موردي كه در زير آمده هنوز آن نگاه يكسر تكنيكي به داستان نيست.
الف ـ به هيچ وجه مبادرت به خواندن ساير نقدهايي كه راجع به اين داستان نوشته شده است نكنيد. ميتوانيد خواندن آنها را به بعد موكول كنيد.
ب ـ بهعنوان يك خواننده، برداشت و احساس خود را از داستان، بنويسيد. براي مثال ميتوانيد روي اين موضوع دقت كنيد كه آيا داستان از همان پاراگرافهاي اول توانسته شما را به خود جذب كند؟
ج ـ ضعفهاي داستان را پيدا كنيد. به ياد داشته باشيد كه نوشتن يك نقد دو هدف را دنبال ميكند: يكي، مشخص كردن نقاط ضعف آن و ديگر، ارائهي پيشنهادهاي سازنده براي نويسنده تا داستان خود را تقويت كند.
د ـ اگر داستان نقطهي قوتي دارد آن را مشخص كنيد.
هـ ـ هرگز طي نقد داستان به نقد شخصيت نويسنده نپردازيد. تمركز شما فقط و فقط بايد روي نوشته و متن باشد. بنابراين زندگي و شخصيت نويسنده هيچ ارتباطي به نقد اثر ندارد.
نقد عناصر داستان
يك داستان معمولاً در بردارندهي عناصري است كه به شكل قاعده درآمدهاند. البته يك داستان خوب الزاماً نيازي به تبعيت بيچون و چرا از اين قواعد ندارد و ميتواند از اين قواعد تخطي كند و حتي ژانر خود را هم زير پا بگذارد. با اين حال، در مبحث روايتشناسي، روايت بايد داراي ويژگيهايي باشد تا در فرايند شناخت و نقد آن به مشكلي بر نخوريم. در زير به شكل ساده و گذرا اين عناصر بررسي ميشود؛ با اين توضيح كه دو كتاب ارزشمند «دستور زبان داستان» از احمد اخوت و عناصر داستان از رابرت اسكولز (ترجمهي فرزانه طاهري) جزء منابع خوب حيطهي روايتشناسي و شناخت عناصر داستاناند كه ميتوانيد به آنها مراجعه كنيد.
الف ـ شروع داستان (OPENING)
آيا اولين جملات و پاراگرافهاي داستان توجه شما را به خود جلب كردهاند؟ هرقدر كه نويسنده در داستان خود شروع بهتري داشته باشد، بيشتر ميتواند خواننده را جذب كند. حتي ما وقتي در كتابفروشي هستيم و كتاب داستاني را ميبينيم كه با نويسندهي آن آشنايي نداريم، يكي از معيارها براي خريد آن ميتواند توجه به دقت به نحوهي شروع آن باشد. ادوارد سعيد گفته: «بدون داشتن ذرهاي از احساس آغاز، هيچ اثري را نميتوان شروع كرد؛ همانطور كه بدون اين احساس پاياني هم در كار نخواهد بود». رابرت اسكولز در كتاب عناصر داستان معتقد است كه در شروع داستان بايد شخصيتهاي كليدي معرفي و مناسبتهاي اوليهي آنها مشخص شود، زمينه براي كنش اصلي آماده شده و چنانچه داستان نياز داشته باشد، چيزي دربارهي گذشتهي آن عنوان كند. بايد در شروع داستان اولين نشانههاي بحران داستان به خواننده نشان داده شود؛ بحراني كه بعداً كنش اصلي داستان را به همراه دارد. به هرحال شروع داستان خيلي مهم است و يك منتقد هم حتماً بايد به شروع داستان توجه اساسي داشته باشد.
تحقیق در مورد داستان