تحقیق در مورد مورچه ها (مورچه هاي سياه آتشين)
تاريخچه:
مورچههاي سياه آتشين وارده، به طور اتفاقي از آمريكاي جنوبي به صورت تغييرپذير وراد آلباما شدهاند. اوّلين گزارش در سال 1918 داده شد. توزيع آن تاكنون منحصر به قسمتهايي از ميسيسيپي و آلياما شده است.
مورچه هاي قرمز آتشين وارده از حدود سال 1930 وارد شدهاند و بيشتر از 260 ميليون جريب زمين در نه منطقه جنوب شرقي آمريكا آلوده شدهاند كه شامل بيشتر قسمتهاي فلوريدا، جورحيا، جنوب كارولينا، تينيس، آلباما، ميسيسيپي، آركانزاس، و تگزاس و اوكلاهوما ميباشد.
اينگونه خيلي فراوان شده است. و وقتي زياد شدهاند خيلي از مورچههاي بومي را بيرون كردهاند. توانايي انتشار در غرب و باقي ماندن در آريزوناي جنوبي و در طول سواحل اقيانوس آرام تا واشنگتن وجود دارد.
مورچهها سرتاسر جهان روي ميدهند. مورچههاي دروگر در غرب رود ميسيسيپي و جنوب وجود دارد. كه گونههاي مشترك شامل مورچه دروگر غربي
Polyygomyrmex occidentalis، مورچههاي قرمز دروگر p barduts ، مورچههاي دروگر كاليفرنيا p. californicus و مورچه دروگر فلوريدايي p. badius مي باشد.
مورچه برندة برگ تگزاس در نيمه شرقي تگزاس غرب مركزي لويسيانا رخ ميدهد.
در شمال شرقي آمريكا مورچههاي مزارع و مورچة پياده رو و مورچههاي قرمز، و Alleg heney mound و گونههاي مشتركي در مناطق چمنزار هستند. خيلي از گونههاي مورچهها در چمنزارها در منطقة آمريكا بومي شدهاند.
بيولوژي:
كلني مورچههاي آتشين قرمز وارده شامل نوزادان و چندين نوع از بالغين هستند
- نرهاي بالدار كه قابل شناسايي از مادهها هستند با سر كوچكتر
- مادههاي قرمز متمايل به قهوهاي بالدار
- كارگرها
مورچههاي كارگر ماده هاي عقيم بدون بال هستند. آنها با دفاع كردن ملكه از مزاحمها و باغذا دادن ملكه، تنها غذايي كه كارگران ابتدا خوردهاند و با رهاندن ملكه از خطر، از ملكه محافظت ميكنند. آنها هميچنين به جستجوي غذا ميپردازند و از نوزادان مراقبت ميكنند. نوزادان در تخم كرمي رنگ ساخته ميشوند و سپس لارو و پوپ ايجاد ميشود.
شكل بالدار مورچه يا داراي قدرت توليد مثل در تپههاي خاكي زندگي ميكنند تا زماني كه براي جفتگيري به پرواز درميآيند. جفتگيري اغلب در بعدازظهرها و بعد از يك دورة بارندگي رخ ميدهد. پروازهاي جفتگيري بيشتر در بهار و پاييز رخ ميدهد. نرها بعد از جفتگيري ميميرند. در حاليكه ملكه بارور شده به زمين ميآيد تا يك مكان جهت آشيانه پيدا كند. بالهاي ملكه ميافتد و او شروع به حفر يك حفره مي كند كه كلني جديد را شروع كند. بعضي اوقات چندين ملكه با هم در يك آشيانه ميتوانند پيدا شوند.
يك ملكه جديد باردار شده حدود دو جين تخم ميگذارد هنگامي كه آنها باز ميشود 7 تا 10 روز بعد لارو ايجاد ميشود كه به وسيله ملكه غذا ميخورند. بعد از آن كه ملكه توسط كاگرها تغذيه ميشود ميتواند تا حدود 800تخم در روز بگذارد. لاروها در عرض 6 تا 10 روز تكامل مييابند و بعداً پوپ تبديل ميشود. بالغ ها 15ـ 9 روز ظاهر ميشوند.
متوسط هر كلني شامل 000/100 تا 000/500 كارگر و چندين صد شكل بالدار و ملكه هستند ملكه ميتواند 7 سال يا بيشتر زندگي كند در حاليكه كارگرها عموماً حدود 5 هفته زندگي ميكنند. هرچند كه آنها ميتوانند بيشتر زنده بماند.
دو نوع مورچههاي آتشين وراده وجود دارد. شكل تك ملكهاي و شكل چندين ملكهاي.
كارگرها در كلنيهاي تك ملكهاي داخل زمين زندگي ميكنند كارگران در كلنيهاي چندين ملكهاي آزادانه از يك تپه به تپة ديگر حركت مي كند كه نتيجهاش يك افزايش برجستهاي در تعدد تپهها در هر جريپ زمين بوده است.
مناطقي كه به وسيلة كلنيهاي تك ملكهاي آلوده شدهاند حدود 40 تا 150 تپه در هر جريب زمين ميباشد (تقريباً كمتر از 7 ميليون مورچه در جريب) و در كلنيهاي كه چندين ملكه وجود دارد بيشتر از 200 تپه در هر جريپ زمين و 40 ميليون مورچه در هر جريب رخ ميدهد.
مورچههاي آتشين وارده تقريباً در هر نوع خاكي تپه ميسازند اما آنها ترجيح ميدهند در مناطق آفتابي نظير مراتع پاركها ـ چمنزارها ـ مرغزارها و مناطق كشاورزي لانهسازي كنند.
بلندي تپه ها به 18 اينچ ميرسد كه بستگي به نوع خاك دارد. اغلب تپهها در الوارهاي فاسد شده و اطراف كندههاي درخت و درختان كلنيسازي ميكنند كلنيها ميتوانند زيرساختمانها ايجاد شوند. ساكن كلنيها به طور مكرر از يك مكان به مكان ديگر كوچ ميكنند. ملكه فقط به نصف دو جين كارگر جهت شروع كلني احتياج دارد. آنها ميتوانند تپههاي جديد را توسعه دهند به چندين صد تپه كه بيشتر هنگام شب رخ ميدهد.
سيل باعث ميشود كه آنها كلنيهايشان را ترك كنند و شناور باشند تا زماني كه آنها به زمين دسترسي يابند كه بتوانند تپة جديد را درست كنند.
آنها همچنين ميتوانند به مكانهايي داخل خانه مهاجرت كنند. مورچههاي آتشين ميتوانند مفيد باشند آنها ابتدائاً روي حشرات و بندپايان آفت غذا ميخورند ما ميتوانيم، به اين وسيله نيازمان را به حشرهكشها در زمينة كشاورزي كاهش دهيم. در مناطق شهري مورچههاي آتشين روي لارومسگها، ساسها و تخم سوسك حمام و كنهها و ديگر آفتها تغذيه ميكند.
محل زندگي:
تاريخچه زندگي و عادتها:
سيكل زندگي: در طول پرواز نكاحي مورچهها، هنگامي كه نرها و مادههاي بالدار جفت ميشوند و جفتگيري ميكنند، بعداً اسپرم به مادهها منتقل ميشوند و نرها به سرعت ميميرند. مادهها به زمين ميآيند و يك جاي مناسب براي لانهگزيني انتخاب ميكنند بالهايشان از دست داده و شروع به تخمگذاري ميكنند. اولين نسل لاروها به وسيلة ملكه غذادهي و مراقبت ميشوند. و كارگرهاي عقيم مورچهها پيشرفت ميكنند. بعداً تنها نقش آن تخمگذاري است.
مورچههاي كارگر از ملكه و نوزادان (تخمها، لارو، پوپ) مراقبت ميكنند. لانه را به وجود ميآورند و از آن نگهداري ميكنند. از كلني دفاع ميكنند و براي غذا به جستجو ميپردازند.
شكل كلني مورچههاي آتشين وارده: شكل بالدار كه داراي قدرت توليد مثل هستند در تپهها زندگي ميكنند تا زماني كه آنها به پرواز جفتگيري مباردت ورزند اغلب در بعد از ظهر زود و بعد از بارندگي اتفاق ميافتد. نرها بعد از جفتگيري ميميرند در حاليكه ملكههاي باردار شده پايين ميآيند كه يك مكان مناسب جهت كلني جديد پيدا كنند. بعضي اوقات چندين ملكه يك حفرهاي حفر مي كنند كه يك كلني جديد را شروع كنند.
يك ملكه جديد باردار شده حدود دوجين تخم به صورت خوشهاي قرار ميدهد. در حاليكه تخمها 7 تا 10 روز بعد باز ميشوند لارو به وسيلة ملكه غذادهي ميشوند بعد از آن ملكه توسط مورچههاي كارگر غذادهي ميشوند. او ميتواند تا 800 تخم در متوسط هرروز بگذارد. لاروها 6 تا 10 روز بعد رشد ميكنند و بعداً پوپ ايجاد ميشود. و مورچة بالغ در 9 الي 15 روز ظاهر ميشود. هر كلني متوسط شامل 000/100 تا 000/500 كارگر، چندين صد فرم بالدار ملكه ميباشد.
مورچههاي ملكه ميتوانند 7 سال يا بيشتر زندگي ميكند درحالكيه مورچههاي كارگر حدود 5 هفته زندگي ميكنند هرچند كه آنها ميتوانند به مدت طولانيتري زنده بمانند.
دشمنان طبيعي مورچههاي آتشين قرمز وارده:
ميكروارگانيسمها: بعضي از عوامل پاتوژن ميتوانند به مورچهها حمله كنند و چندتايي از آنها جهت كنترل مورچههاي آتشين به كار برده شود كه شامل ميكوراسپوريدين Thelohania Salenopsae باكتري سودوموناس، چندين قارچ پارازيته كه شامل Beuvaviabassia كه به طور رايج جهت كنترل ارزيابي ميشوند.
كومهاي (نمالودهاي پارازيته ) Steinerema.spp حشرات را جستجو ميكنند و وارد بدن حشرات ميشوند و در بدن آنها پيشروي ميكنند.
انواع و گونهها در تأثيراتشان متفاوت هستند.
گونههايي كه تا اين تاريخ آزمايش ميشوند باعث شدهاند كه موقتاً از تپههاي درمان شده دور شوند اما چند كلني واقعاً حذف ميشوند. هرچند كه دشمنان طبيعي اختصاصاً جهت تپههاي مورچههاي آتشين به كار ميرود. اما عموماً اين برنامة درمان جهت منطقة وحشي مناسب نيست.
بندپايان شكارچي و پارازيت ها: بعضي از گونههاي مورچة بومي با مورچههاي قرمز آتشين وارده براي خاك و منابع غذايي رقابت ميكنند. آنها مخصوصاً شكارچي مؤثر جهت ملكههاي مورچههاي آتشين تازه باردار شده هستند.
شكارچي (Pyemotes TriTici) Strow. itchmite مورچههاي آتشين ضعيف شده جهت غذا استفاده ميكنند كه آنها اگر به صورت مستقيم به كاربرده شوند مؤثر نيستند ولي داراي قدرت خطر براي استفاده كننده هستند.
يك اميداواري بزرگي براي موفقيت كابرد عوامل كنترل بيولوژي نظير مگسهاي فوريد پارازيته (Diptera) كه به طور رايج در آمريكا براي آزاد كردن آنها ارزيابي شدهاند. اگر به صورت موفقيتآميزي وارد شوند و ثابت شوند از آنها