مقاله نقش روحانیت در انقلاب مشروطه

مقاله نقش روحانیت در انقلاب مشروطه

تعداد صفحات: 9

نوع فایل: ورد ،

دسته بندی:

قیمت: 8500 تومان

تعداد نمایش: 837 نمایش

ارسال توسط:

خرید این محصول:

پس از پرداخت لینک دانلود برای شما نمایش داده می شود.

مقاله نقش روحانیت در انقلاب مشروطه

مقدمه

روحانیون و انقلاب مشروطه

قبلاً باید یادآور شویم که هرجا از روحانیون شیعه صحبت می‌شود منظور آن بخشی از روحانیت است که طرفدار مطلق‌گرائی و تمامیت‌خواهی بوده است. باید قبول کنیم که بوده‌اند روحانیون عالی قدری که با تفکرات تمامیت‌خواه سرسازش نداشته‌اند، اما متأسفانه در برابر قشر روحانیون تمامیت‌خواه یا سکوت کرده‌اند و یا با آنها مماشات کرده‌اند.

بطورکلی اندیشه غاصب انگاشتن هر نوع حکومت در غیبت امام غائب و انکار مشروعیت حکام به علت در اقلیت بودن شیعه از محدوده حوزه‌های درسی روحانیون تجاوز نکرده بود. با به قدرت رسیدن ایل قاجار در ایران و نیاز نهاد سلطنت به برخورداری از حمایت علما موجبات نفوذ و اعتبار روحانیون فراهم می‌شود. چون حکومت قاجارها مورد قبول عامه مردم نبود، آنها احتیاج به تأیید حکومت خود از طرف روحانیون داشتند. در زمان سلطنت ناصرالدین شاه برای ترساندن او شایع کردند که ایل قاجار در واقعه کربلا به یزید کمک کرده است. (از اعتماد السلطنه ـ الاثر و الآثار)

از این دوران تفکر غاصب انگاشتن حکومت از طرف روحانیون مطرح می‌شود. و بخشی از روحانیون که تشنه قدرت بودند، ادعای حق حکومت کردن خود را علناً مطرح می‌کنند گواینکه برخی از روحانیون هرگونه تلاش برای تشکیل حکومت را نمی‌پسندیدند و آنرا نوعی از غصب حکومت در غیبت امام می‌دانستند. اما با پیروزی علمای اصولی بر علمای اخباری که با تقسیم مؤمنین به مقلد و مجتهد مخالف بودند و قدرت علما را محدود می‌کردند، زمینه به قدرت رسیدن علمای اصولی فراهم می‌شود.

علمای اصولی معتقد به انتقال وظائف امام غائب یا امام معصوم به خود بودند و از این راه مقدمات دخالت خود در حکومت را فراهم کردند. آنها توانستند با تحت نظارت خود درآوردن مسائل حقوقی، بست نشینی، تولیت اوقاف و دریافت سهم امام و نذورات به قدرت مالی فوق‌العاده‌ای دست پیدا کنند. این قماش از روحانیون همیشه این امکان را داشته‌اند که از مردم ناآگاه در به کرسی نشاندن نظریات خود استفاده کنند و در موقع لزوم آنها را برعلیه مخالفان خود به میدان آورند.

درتأیید سلطنت قاجارها دو نظریه از طرف روحانیون مطرح می‌شود: یکی سلطنت مسلمان ذی شوکت و دیگری سلطنت مأذون از فقیه. از چه راهی سلطان ذی شوکت به قدرت رسیده است مهم نیست بشرط آنکه توانائی دفاع از مسلمانان را داشته باشد، شریعت را رعایت کند، علمای دینی را محترم شمرد و اختیارات فقها را در امور شرعیه به رسمیت بشناسد، می‌توان حکومت را به او سپرد تا درکنار فقها حافظ بیضه اسلام باشد.

سلطنت مأذون از فقیه جامع‌الشرایط: مطابق این نظریه فقها می‌توانند به سلطان شرعاً اذن دهند که سیاست جامعه را برعهده گیرد.

گروهی از علمای دینی عصر مشروطیت از طرفداران این نظریه بوده‌اند. میرزا ابوالقاسم قمی عالم بزرگ شیعه درعصرقاجار بطورکلی اعتقاد به حقوقی سیاسی و اجتماعی ملت در برابر حکومت نداشته است. وی “معتقد است که سلطنت برطبق تقدیر الهی از سوی خدا به نیکوکاران برسبیل استحقاق و به نابکاران برسبیل امتحان واگذاشته شده است. لذا سلطان تنها در برابر خداوند رحمان مسئول و پاسخ گو شمرده می‌شود و بنده را نشاید که سراز کمند اطاعت سلطان پیچد.” (علما و انقلاب مشروطیت لطف الله آجدانی)

یکی دیگر از علمای شیعه در دوران قاجار به نام شیخ جعفر نجفی اعتقاد به عدم مشروعیت ذاتی سلطنت دارد. وی برلزوم اطاعت مردم از مجتهدان در دوران غیبت امام اشاره می‌کند. ملااحمد نراقی تئوری پرداز ولایت فقیه “در نامشروع شناختن ذاتی سلطنت در زمان غیبت معصوم درنگ نکرده و با استناد به احادیث متعدد کوشیده است تا ولایت سیاسی فقیه را اثبات کند.” (همانجا) همین روحانی بزرگ برخلاف چنین نظریه‌ای که ابراز می‌دارد، رابطه بسیار نزدیکی با فتحعلی‌شاه داشته و در ستایش او از هیچ‌گونه مبالغه‌گوئی ابا ندارد.

نسبت به شاهی که غاصبش می‌نامد چنین اظهار می‌کند:

“خدیو زمان، قبله سلاطین جهان، سرور خواقین دوران، بانی مبانی دین مبین، و مرّوج شریعت سیدالمرسلین، گلزار زیبای منشور خلافت، رونق جمال کمال مملکت، آفتاب تابان فلک سلطنت، خورشید درخشان سپهر جلالت، ماحی مأثرظلم و عدوان، مظهر”ان الله یامر بالعدل و الاحسان” خسروی که انجم با آنکه همگی چشم شده، صاحبقرانی چون او در هیچ قرنی ندیده، و سپهر پیر با آنکه همه تن گوش گشته، طنین طنطنه کشور گشایی چنین نشنیده … نسیم گلستان عدل و انصاف، شعله‌ی نیستان جور و اعتساف، مؤسس قوانین معدلت، مؤکد قواعد رأفت و رحمت، دارای نیک رأی، و اسکندر ملک آرای، ظل ‌ظلیل اله و المجاهد فی سبیل الله، صدرنشین محفل عنایات حضرت آفریدگار، السلطان بن السلطان، و الخاقان بن الخاقان، السلطان فتحعلی‌شاه قاجار لازالت اطناب دولته الی یوم القیام.” (همانجا)

می‌دانیم که در دوران سلطنت این پادشاه به علت بی لیاقتی او شیرازه کشور ازهم پاشیده و بخش بزرگی از کشور ایران جدا شد. این مجتهد بزرگ به چه انگیزه‌ای درباره او چنین غلو کرده است نامعلوم است. پادشاهی که نه برای حفظ کشور و نه برای صیانت بیضه اسلام اقدامی کرده است چرا اینگونه مورد لطف مرجع بزرگ شیعه قرار می‌گیرد، شاید یک علت داشته باشد و آن حفظ منافع روحانیون بوده است.

مقاله نقش روحانیت در انقلاب مشروطه

اين فقط قسمتي از فایل است . جهت دريافت کل فایل ، لطفا آن را خريداري نماييد
اگر تمایلی به پراخت انلاین ندارید می توانید مبلغ فایل را به شماره کارت واریز کنید و رسید را به واتساپ یا تلگرام ما ارسال کنید تا براتون ایمیل بشه
خرید این محصول از دکمه مقابل:
یا تلگرام ارسال کنید تا براتون ایمیل بشه .

پس از پرداخت لینک دانلود برای شما نمایش داده می شودو یک نسخه برای شما ایمیل می شود.

پاسخ دهید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.