متن جزوه رفتارشناسی حیوانات اهلی
مقدمه:
در طول چندين هزار سال انسان شکارچی و مصرف کننده گوشت ميباشد. انسان Homoerectus در 400 هزار سال قبل شکار و استفاده از آتش را برای پختن گوشت آغاز کرد. بر اساس يافته هايی در تانزانيا استراتژی شکار انسانهای اوليه بر اساس شناخت رفتار حيوان مورد مطالعه قرار گرفته، و آقای Leakey به عنوان نمود در اين استراتژی ميگويد اگر شکارچی در محدوده حدود 15 متری خرگوش يا حيوان ديگری باشد بايد مستقيما و بلافاصله به سوی شکار هجوم برد. در اين شرايط حيوانات کوچک در ابتدا در جای خود ميخکوب ميشوند سپس در فاصله 2 تا 3 متری شکارچی بايد به سرعت به سوی چپ يا راست بچرخد. چون رفتار طبيعی فرار، حرکت سريع به يک جهت خواهد بود، اگر شکار و شکارچی هر دو به سوی چپ حرکت کنند شکارچی در بالای سر شکار خواهد بود و ميتواند آن را با دست خالی بگيرد و يا آن را با يک سنگ مورد هدف قرار دهد. اگر شکارچی حدس درستی نزده باشد بايد توقف کند، تغيير مسير دهد و به دنبال حيوان بدود تا شايد موفق به گرفتن شکار گردد. اين اولين استفاده انسانهای اوليه از رفتارشناسی حيوانات بود. انسانهای Homosupianse به مشاهده و بررسی رفتارها و خصوصيات حيوانات روی آوردند. چون هم به استفاده خوراکی آنها نياز داشتند و هم مجبور بودند با شناخت رفتارهای تهاجمی خود را از خطر صيادان دور نگه دارند. شکارچيان دوره Paleolithic حدود 35 هزار تا 10 هزار سال قبل احتمالاً از آتش به منظور راندن شکارها به سوی صخرهها يا مکانهای بن بست استفاده میکردند. نقاشی های ماقبل تاريخ در فرانسه و اسپانيا جنبههای ديگری از ارتباط بين بشر و حيوانات خبر ميدهد. اين نقاشیها، حيواناتی را که برای مسابقات و سرگرمی مورد استفاده انسانها قرار میگرفتند و دورههای مختلف زندگی اين حيوانات را به نمايش میگذارند و اولين گامهای استفاده از حيوانات به منظور پرورش و اهلی کردن آنها را نشان ميدهد. گونههای که اهلی شدند به منظور توليد گوشت، شير، تخممرغ و پشم مناسب بودند اما علاوه بر داشتن اين صفات اين گونهها دارای ويژگيهای رفتاریای بودند که اهلی سازی آنها را امکانپذير مینمود.
* پتانسيل کاهش پاسخ ضدصيادی نسبت به انسان
* تهاجم کم نسبت به انسان
* توليد مثل کافی
از صفات اصلی به منظور اهلی سازی حيوانات بودند.
به منظور استفاده از اين صفات، به اهلی سازی حيوانات از دورههای قديم تاکنون اهلی کنندگان حيوانات و پرورش دهندگان آنها بايد قادر به شناسايی و ارزيابی رفتارهای حيوانات باشند.
با آغاز قرن بيستم و افزايش نيازهای بشر، استفاده از حيوانات اهلی به سرعت گسترش پيدا کرد و به شکل صنعتی درآمد. نگهداری و پرورش متراکم حيوانات بخصوص در سالهای پس از 1970 سيستمهای پيشرفته پرورش گاو و طيور مورد استفاده قرار گرفت و مرتباً تعداد دام نگهداری شده در فضای محدود افزوده گرديد. اين شرايط باعث افزايش انتقال بيماريها و مشکلات پرورشی گرديد و حيوانات مجبور به تطابق فيزيولوژيکی و تطابق رفتاری گرديد. حيوانات ميتوانند با محدوديتهای محيطی خود را تطبيق دهند و اين تطابق در رفتارهای آنها قابل مشاهده است و دانش شناخت رفتارهای دامها تحت شرايط سيستمهای پرورشی متراکم به بهبود اين سيستمهای مديريتی کمک ميکند.
بسياری از مشکلات امروزه دامپروری با روشهای تغذيهای فيزيولوژيکی يا دامپزشکی قابل حل نيستند و نياز به شناخت دقيق رفتارهای حيوان دارند. واژه اتولوژی به معنای مطالعه علمی رفتارهای حيوانات در شرايط طبيعی، اغلب برای مشاهده و توصيف جزئيات رفتاری به منظور شناخت نقش مکانيسمهای زيستی بکار ميرود. مطالعه علمی رفتارهای حيوانات در طی 30 سال اخير گسترش فوق العادهای داشته است. تکنيکهای جديد در رفتارشناسی در فيزيولوژی، گستره وسيعی از علم رفتارشناسی، از جمله بررسی تحريکها، کنترل حرکات، اثرات هورمونی، غرايز، رفتارهای حفظ جان، رفتارهای توليد مثلی و شناخت رفتارهای حيوانات اهلی برای افرادی که در دامپروری فعاليت میکنند يک ضرورت است.
رفتار و توليدات حيوان:
کليه افرادی که در صنعت دامپروری فعاليت ميکنند مانند فروشندگان دام، مديران واحدهای دامپروری، مسئولين جابهجايی دامها و طراحان لوازم و دستگاههای مورد استفاده در مصارف پرورش دام ضرورتاً بايد با رفتار دامها آشنا باشند. اين اطلاعات در طول ساليان گذشته با انجام تجربيات عملی در رفتارشناسی بسيار مهم است. بعنوان مثال رفتارهای تغذيهای يکی از موضوعات مهم برای مديران واحدهای دامپروری ميباشد. کنترل تغذيه، انتخاب نوع غذا يا مرتع و شناخت رفتارهای رقابتی بين دامها از عوامل مهم در تنظيم ميزان دريافت خوراک و بهبود ضريب تبديل میباشد.
رفتارهای توليد مثلی از عوامل مهم در کنترل تعداد دامهای گله میباشد. روشهای توليد مثلی از مهمترين روشهای تشخيص فحلی در گاو میباشد.
کار و بررسی بر روی تمايل به جفتگيری و عواملی که ميل جنسی را تحت تاثير قرار میدهند از اصول مديريتی گلههای گوسفند، بز، گاوهای گوشتی و اسبها میباشند که در اين گله ها افزايش ميزان جفتگيری هدف مدير واحد است.
هر دامی که در توليد نسل بعد موفق نشود يا تولد فرزند را به تاخير اندازد باعث خسارت مالی به گله ميشود. رفتارهای مادری و محافظت از برهها و گوسالهها نيز نقش مهمی را در حفظ نتاج و افزايش اندازه گله ايفا ميکند. در مواقعی که دامها به صورت گلههايی متراکم در کنار يکديگر قرار میگيرند، شناخت رفتارهای اجتماعی ميتواند به تعيين تعداد دامهای نگهداری شده در هر بهاربند يا اصتبل يا سالن کمک میکند. اگر مديريت مزرعه در مورد رفتارهای اجتماعی بطور صحيح اعمال نشود میتوانند باعث جدال، ايجاد جراحت يا ترس بين دامها گردد و منجرب کاهش راندمان مصرف خوراک، کاهش ارزش لاشه و افزايش تلفات ميگردد، بنابراين با شناخت رفتارهای اجتماعی دامها میتوان از بروز اين خسارات جلوگيری کنيم.
رفتار ها و دامپزشکی:
موقعيتهايی که در دامپزشکی در تعامل با دام حائز اهميت است عبارتند از:
در اختيار گرفتن دام و استفاده از رفتارهای دام بعنوان علائم تشخيص افتراقی. همچنين برای جراح دامپزشک شناخت علائمی که نشان دهنده دام برای حمله يا ضربهزدن است بسيار مهم است.
در معالجه دامها به شکل کلينيکی داشتن تاريخچه دام که مجموعهای از رفتارهای گذشته دام است ضروری است. مانند داشتن کاهش اشتها، تغيير فعاليت يا کاهش وزن که نشان دهنده وضعيت سلامت دام میباشد و دامپزشک میتواند با شناخت رفتارهای طبيعی دام از اين علامتها در جهت تشخيص و درمان بيماری استفاده نمايد.
رفتارهای توليد مثلی در جنس نر و ماده
توانايی توليد مثل:
رفتارهای توليد مثلی جزء گروهی از رفتارهای دامهای اصلی میباشد که به صورت مقطعی و متناوب بروز میکند. بروز رفتارهای توليد مثلی نياز به مکانيسمهای بلوغ (Maturation) و مکانيسمهای تحريکی دارد تا قادر به توليد رفتارهای توليد مثلی گردد. قسمت عمده رفتارهای توليد مثلی به وضعيت هورمونی ناشی از تحريکات حسی بستگی دارد. توانايی بروز رفتارهای توليد مثلی به مجموعه وسيعی از عوامل متنوع مانند مکانيسمهای عصبی، مکانيسمهای هورمونی و مکانيسمهای فرومونی (Pheromone) و دريافت تحريک بيرونی میباشد. مجموعه اين شرايط حيوان را به وضعيت بروز رفتارهای توليد مثلی می رساند که در ادامه به دليل اولويت بالای غريزی اين رفتار ساير رفتارهای حيوان را تحتالشعاع قرار ميدهد.
عوامل تحريک کننده:
1- بويائی (Olfaction): حس بويائی اهميت زيادی در تحريک بروز بسياری از رفتارهای حيوانات در به عنوان مثال زمانی که حس بويائی را در دام متوقف کنيم، رفتار توليد مثلی کاهش میيابد. رايحه يا بو میتواند از عوامل اصلی تحريک جنسی نر باشد. ترکيباتی که توسط يک حيوان توليد میشود و موجب انتقال اطلاعات و علائم از طريق بويائی به حيوان ديگر میشود فرمونها (Pheromones) نام دارد. فرمونها دارای مکانهای سنتز و دريافت میباشند. به عنوان مثال در خوک نر (Boar) اين فرمونها در غدد بزاقی تحتالفکی سنتز میشوند و از طريق مايعات بزاقی ترشح میگردند. بوهای متنوعی در حيوانات نر از جمله انسان شناسايی شدهاند که در هر گونه از حيوانات وظيفه ارسال پيام به ديگر اعضای آن گونه را بر عهده دارد و نيز در ضمينه ارتباط مادر با فرزند ترشح اين مواد حاوی بو نقش مهمی را بر عهده دارند.
2- بينايی (Photoperiodism): پس از شناسايی اوليه توسط سيستم بويائی، سيستم بينايی به عنوان دومين عامل شناسايی بين فرزند و مادر شکل میگيرد، همچنين طول روز به عنوان عاملی در جهت بروز رفتار توليد مثلی در حيوانات اهلی حائز اهميت است. فتوپريوديسم به دو شکل بر روی رفتار حيوان تاثير میگذارد:
الف) برخی از حيوانات رفتارهای توليد مثلی را در بخشی از سال که دوره روشنايی روز طولانیتر است نشان میدهد به عنوان مثال، فصل توليد مثل اسبها در بهار میباشد که در اين فصل طول روز شروع به افزايش میکند و شدت نور نيز بيشتر است و در طول زمان تا فصل تابستان افزايش طول روز ادامه دارد.
ب) برخی از گونههای حيوانی زمان توليد مثل خود را در بخشی از سال که حداقل طول روز را دارد قرار میدهند که در اين فصل طول روز کمتر از طول تاريکی شب میباشد و تا فصل زمستان مرتباً کاهش میتابد.
3- تحريک شنوايی: شواهد زيادی در دست است که تحريک شنوايی نقش مهمی در ايجاد ارتباط بين مادر و فرزند ايفا مینمايد حيوانات نسبت به اصوات مختلف پاسخهای رفتاری متفاوتی را از خود بروز میکنند.
4- عوامل هورمونی و فرومونی: رفتارهای توليد مثلی بر اساس تفاوتهای جنسی که در مغز در زمان جنينی رخ میدهد پايهگذاری میشود. انجام رفتار جنسی بر اساس
متن جزوه رفتارشناسی حیوانات اهلی