مقاله رایگان مدیریت استرس
برنامههاي خودآگاهي- رفتاري و برنامه مديريت استرس
برنامههاي خودآگاهي- رفتاري، همچون VMBR و برنامه مديريت استرس smith ، شامل هم مهارتهاي آرامشدهي و هم خود-آگاهانه در برنامههاي تركيب شده يا جامع ميباشند.
برنامه smith آرامش دهي پيشرونده را تركيب مي كند، بموازات تأكيد روي سرنخهاي تنفسي به عنوان تكنيك آرامش،و يا بازسازي خود- آگاهانه و يا صحبت – با خود به عنوان جزء خودآگاهي استفاده ميكند. مهارتك ليدي در برنامه smith «واكنش تحمل تركيب شده» ميباشد، كه آرامش را يا باز- سازي خود- آگاهانه ادغام ميسازد.
برنامه مديريت استرس smithبر مبناي كارهاي اوليهتر است، عليالخصوص برنامه آموزش تلقيح كردن سيستماتيك (1958-61) wolpe و (1977) Michenbaum. تلقيح سيستماتيك بر مبناي اصول ضد- شرطي شدگي ميباشد.
در گام 1 درمانگر واكنش را تدريس ميكند كه با اضطراب ناسازگاري دارد (يك واكنش آرامش دهنده). در گام 2 شامل ايجاد كردن موقعيتهاي استرسزا است، كه معمولاً در حاليكه مشتري در آرامش است در گام 3 معرفي ميشوند
آموزش تلقيح استرس (1977-85) Meichenbaum يك جزء خود-آگاهانهتر ميافزايد ويك مدل براي درمان بسيار خودآگاهي – رفتاري مهيا سازد.
گام 1، كه يك فاز آموزشي ميباشد، به مشتري يك چارچوب ادراكي براي آموزش ميدهد. همانطور كه قبلاً ذكر شد،آموزش اغلب بخودي خودي مؤثر است، و با هريك برنامهآموزش، اين فاز آموزشي همچنين براي گرفتن تعهد مشتري و درگيري فعالانه او است. گام بعدي در آموزش تلقيح استرس فاز بازگويي با ايجاد مهارتهاي سازگاري است. Meichenbaum تكنيكهاي متفاوتي را تركيب و بر تنفس به موازات تمرينهاي آرامشدهنده تأكيد ميكند. سازگاري خود-آگاهانه بر عبارات – خودي تأكيد ميكند همچون ارزيابي موقعيت عيني، كنترل افكار منفي، نامدهي مجدد برانگيختگي و استفاده ازآن، رويارويي با ترس، و تقويت و تلاش.
در گام بعدي،اعمال آموزش، مشتري اين مهارتهاي سازگارپذير را در موقعيتهاي استرس زا تمرين ميكند. معمولاً، موقعيتهاي استرسزا تديجاً از موقعيتهاي كمتر استرسزا به موقعيت هاي مشكل عمده پيشرفت ميكند.
آموزش مديريت استرس خودآگاهانه- مؤثر smith پس از مدل تلقيح استرس ميآيد، يا اندكي تغايرات، و smith (1986) اين مدل را بخصوص با ورزشكاران تمرين كرده است. برنامه smith از اين گامها استفاده مي نمايد:
- ارزيابي ماقبل درمان: پيش از هر آموزش، گام اول ارزيابي وضعيت و مشخصههاي اتوادي ميباشد. براي مثال، چه موقعيتهاي خاصي اضطراب زياد راب يرون ميكشند؟ چه علائم فيزيولوژيكي چيره ميشوند؟
- استدلال درمان:مشاور ورزشكار يك نقشه درست ميكنند، و مشاور استدلال آن را ادامه ميدهد. اين فاز تعليم است، به ورزشكار اطلاعات و توصيفهايي براي آموزش ميدهد. اكثر مشاوران روانشناسي ورزشي، همچون اكثر مشتريان، تأكيد ميكنند كه ورزشكار يا مشتري بايد به آموزش معتقد باشد و اگر بخواهد آموزش مؤثر باشد بايد به آن متعهد بشود.
- كسب مهارت: در طي كسب مهارت، كه طي چندين جلسه ادامه مييابد، فرد واكنش سازگارپذيري تركيب شده را فرا مي گيرد. بويژه، فرد تكنيكهاي آرامش و سازگاري خودآگاهانه را فرا ميگيرد و آنها را به داخل واكنش تحمل كردن ادغام مي سازد.
تمرينهاي smith همچون Melchenbaum بر تنفس به عنوان يك سر نخ آرامش تأكيد مي كند . smith توجه مي كند كه براي بعضي مردم، بويژه ورزشكاران جوان، عبارات خود- دستورالعملي ساده ميتوانند مؤثرتر باشند از باز-سازيخود-آگاهانه، و مهارتهاي خود- آگاهانه ميتواند شامل هريك از آن استراتژيها باشد.
- بازگويي مهارت: همچون در گام آموزش كاربرد تلقيح استرس، شخص مهارتهاي سازگارپذيري در موقعيتهاي استرسزا را تمرين مي كند. هر چند، اينجا smith از مدل تلقيح استرس را ترك و به تمرين، در موقعيتهايي كه استرسزاتر از موقعيت مشكل هستند رو ميآورد. Smith هدفش القاء تأثيري (بدين صورت است كه عبارت خودآگاهانه- تأثير ايجاد ميشود) كه بزرگتر از آن است كه شخص در واقعيت با آن رويارو ميشود است. براي مثال، او شايد از شخص بخواهد بدترين سناريو را تجسم نمايد، تمام تأثيرات را ايجاد كند (نگراني و برانگيختگي فيزيولوژيكي ) كه با موقعيت همراه است،و آنگاه از مهارتهاي سازگارپذير تركيب شده براي كنترل تأثير استفاده نمايد. آموزش به عنوان يك روانشناس كلينيكي براي اين طريقالعملها حياتي است. يك مشاور آموزش مهارتهاي فيزيولوژيكي معمول اقدام به القاءاضطراب در حد نهايت و تأثير ميباشد.
- سنجش: نهايتاً، هيچ برنامه مؤثري به آموزش اكتفا نميكند. Smith نقش سنجش در كار اعمال شده را بجا مي آورد. سنجش براي اينكه مشتري تعيين كند آيا آموزش مؤثر است يا خير واجب است، تا بهينهسازيها و تنظيمات اعمال، و مهارتها حفظ بشوند. سنجش همچنين براي روانشناسي ورزشي واجب است تا بتواند مهارتها و برنامهها را پالايش كند، و اينكه او بتواند دانش لازمه براي راهنمايي ديگران را نيز بدست آورد.
نكته كليدي:
تكنيك VMBR آقاي smith آرامش پيشرونده و شكلسازي را تركيب ميكند، در حاليكه مدل مديريت استرس خودآگاهي-مؤثر smith مهارتهاي آرامشي و خودآگاهانه را تركيب مينمايد. هر دو برخورد نوعي تمرين آرامش را با مهارتهاي خود-آگاهي تركيب ميكنند.
جمع بندي:
استرس در ورزش و تمرين رايج است و تكنيكهاي مديريت استرس مهارتهاي روانشناسي كليدي در بسياري مداخلات هستند. از جائيكه اضطراب چند- بعدي است، با اجزاء خود-آگاهانه و فيزيولوژيكي، مديريت استرس هر دو تكنيكهاي خود-آگاهي و آرامش فيزيكي را در بر ميگيرد. مداخلات خود-آگاهانهاي كه در فصل قبلي بحث شدند، همچون شكل سازي وباز-سازي خود-آگاهانه، تكنيكهاي مديريت استرس معتبري هستند.
تكنيكهاي آرامش فيزيكي شامل تمرينهاي تنفسي، آرامشي پيشرونده و رياضته ستند. مشاوران روانشناسي ورزشي كه با ورزشكاران انفرادي كار ميكنند اغلب از برنامههاي مديريت استرس جامعتري استفاده ميكنند، همچون آموزش مديريت استرس خودآگاهانه- مؤثر smith. اين برنامههاي خودآگاهي رفتاري معمولاً شامل هم تكنيكهاي آرامش و هم خود-آگاهانه ميباشند،در محدوده يك برنامه آموزشي كه از ارزيابي اوليه پيشروي ميكند به ايجاد شدن مهارت و جلسات تمرين، اعمال مهارتها در صحنههاي ورزشي و تمريني، و ارزيابي برنامه مديريت مهارت.
پرسشهاي بازبيني:
- دلايل گوناگوني را كه مديريت استرس (كنترل اضطراب) ميتواند در صحنههاي ورزشي و تمرين مفيد باشد را شناسايي نمائيد.
- تكنيكهاي مديريت استرس آموزش، تكنيكهاي مديريت استرس خود-آگاهانه، و تمرينهاي آرامشي را مقايسه نمائيد
- آرامش پيشرونده را مورد بحث قرار بدهيد.
- رياضت و آرامش پيشرونده را با هم بسنجيد.
- عناصر تكنيك VMBR آقاي smith، و مدل smith را كه آنها را به عنوان برنامههاي خودآگاهانه – رفتاري مشروط ميكنند را توصيف نمائيد.
مقاله رایگان مدیریت استرس