مقاله حکومت استبدادی و مشروطه

مقاله حکومت استبدادی و مشروطه

حکومت استبدادی

حکومت استبدادی نوعی حکومت است که در آن دامنه اختیارات حاکم و طول دوره حکومت ‌آن‌ها بسیار است. در حکومت استبدادی؛توزیع قدرت عادلانه نیست. طرف‌داران حکومت استبدادی؛معتقدند که این نوع حکومت امکان انباشت سرمایه،برنامه‌ریزی متمرکز و تصمیم‌گیری قاطع برای رفع موانع راه را برای توسعه فراهم می سازد.در حالی که مخالفان این نوع حکومت معتقدند که استبداد باعث احساس بی‌قدرتی سیاسی در بین مردم می‌شود و کارایی و خلاقیت آ‌ن‌ها را کاهش می‌دهد.

«استبداد» از منظر قرآن

قرآن كریم خاستگاه استبداد را در «خود بنیاد پنداری آدمی» می‏داند. از این رو نه حكومت فردی، نه حكومت جمعی و نه هر گونه سازوكاری از توزیع قدرت را، مانع نفوذ استبداد نمی‏داند. استبداد در قرآن كه با واژگانی چون ستم، نافرمانی، جور و شرك بیان شده است…

قرآن كریم خاستگاه استبداد را در «خود بنیاد پنداری آدمی» می‏داند. از این رو نه حكومت فردی، نه حكومت جمعی و نه هر گونه سازوكاری از توزیع قدرت را، مانع نفوذ استبداد نمی‏داند. استبداد در قرآن كه با واژگانی چون ستم، نافرمانی، جور و شرك بیان شده است، خود دارای سطوح مختلفی است كه از نافرمانی خداوند آغاز می‏شود، سپس به طغیان در روابط میان انسان‏ها و ستم انسان به نفس خود، منتهی می‏شود. قرآن در داستان‏های تاریخی اقوام پیشین، معاصران پیامبر و سرانجام نافرمانان بر «روحیه خود بنیاد پنداری» آنان تأكید دارد.

مقدمه

۱. علی رغم توجه دیرینه مسلمانان به پرهیز از خودكامگی حكمرانان در قالب عناصر نظارتی‏ای همچون شورا، نصیحت ائمه مسلمانان و امر به معروف و نهی از منكر، به لحاظ نظری، و برقراری سازو كار هنجاری ـ اخلاقی «نصیحهٔ الملوك» به لحاظ عملی، استبدادِ داخلیِ جوامعِ اسلامی یكی از دو علت اصلی انحطاط مسلمانان در دوره معاصر، به وسیله مصلحانی چون سید جمال الدین اسدآبادی، محمد عبده و رشید رضا شناسایی شده است. در تاریخ معاصر اسلام نیز نویسندگانی چون عبدالرحمن كواكبی،۱ محمد حسین نایینی۲ و همكفران مشروطه خواه دیگر او چون محمد اسماعیل محلاتی و فاضل ترشیزی۳ و در دوره اخیر سید محمود طالقانی۴ به صورت جدی‏تری به این مسأله پرداخته‏اند. اگر این نویسندگان به سرزنش خودكامگی فردی پرداخته‏اند، عبداللّه مازندرانی یكی از دو مرجع هوادار مشروطیت در نجف نیز با مشاهده سرانجام نهضت مشروطه، از خصلت «استبداد مركبه» آن نهضت انتقاد كرد۵ و استبداد داخلی را همچنان پابرجا دانست.

توجه به مسأله توزیع قدرت سیاسی و مبارزه با استبداد از دهه ۱۹۸۰ میلادی به بعد در ایران و جهان اسلام، در قالب موج «مردم سالاری» خواهی، به شكلی دیگر، بازتاب مضاعفی یافت؛ به گونه‏ای كه حتی اسلام گرایان تندی چون اخوان المسلمین مصر، اردن، اسلام گرایان تركیه، سودان و الجزایر نیز با هدف مشاركت در قدرت سیاسی از یك سو، و كنترل استبداد فردی غالب حكومت‏های خود از سوی دیگر، به مبارزات پارلمانی كشیده شدند. در موج جدید «مردم سالاری»خواهی جدید، مسأله «استبداد» از بُعد فردی آن به بُعد استبداد اكثریت در صحنه نظریه‏پردازی كشیده شده و كانون توجه از استبداد فردی به استبداد جمعی، یا به قول عبداللّه مازندرانی استبداد مركبه، جلب شده است؛ از این رو توجه به نگرش قرآن به مسأله استبداد می‏تواند در شیوه درست اتخاذ نظریه‏ای سیاسی برای جوامع كنونی اسلامی مفید باشد.

  • مشروطه:

به معنی “مشروط” و متضاد حكومت «مطلقه» و «مشروطه‌خواه» به مفهوم آن كس كه به جای حكومت خودكامه كهن یا «استبداد» كه شاه را فعال مایشاء سرنوشت ملت و صاحب امتیاز بلامنازع جان و مال و شرف آنان ساخته است، خواستار حكومت «مشروطه»‌ یا حكومت مبتنی بر «قانون» است. «مشروطه‌خواه» ضد مستبد یا طرفدار حكومت خودكامه است و شاید بتوان گفت این واژه “Parliamentarian” است.(۱)

در سراسر مبارزه ایرانیان نسبت به سیاست‌های خود، ایرانیان آگاهانه برای موجودیت خود به‌عنوان (ملت) جنگیده‌اند و بدین لحاظ حزب مشروطه یا مردمی را به درستی می‌توان «ملی‌گرا»(Nationalist) نامید. نكته اصلی كه می‌خواهم بر آن تكیه كنم این است كه در ایران آن حزبی كه با واژگان گوناگون «ملی‌گرا»، «مشروطه‌خواه» و «مردمی»(Popular) نامیده می‌شود، اساساً حزبی میهن‌پرست و خواستار پیشرفت، آزادی، تساهل و برتر از همه استقلال ملی و «ایران برای ایرانی» است و وجود آن معلول سیاست كوته‌بینانه، خودخواهانه و غیروطن‌پرستانه‌ای است كه ناصرالدین تحت نفوذ زیان‌بار امین‌السلطان پیشه‌ كرد و كماكان توسط نوه‌اش محمدعلی شاه دنبال شد.(۲)

عباس امانت در بیان مفهوم واژه مشروطه عقیده دارد كه: واژه مشروطه همچون بسیاری از اصطلاحات كلیدی آن دوران، از جنبش عثمانی‌های جوان نیز نشأت می‌گرفت. «نامق كمال»، اندیشه‌گر قرن ۱۹ تركیه، اشاره به یك حكومت مشروطه باعنوان «دولت مشروطه» داشت و نظامی وكالتی را تحت توجهات اسلام به‌نام «اداره مشروطه» كه برای تمامی ملل تحت سلطه عثمانی كارایی داشته باشد، مطرح می‌ساخت. این اصطلاح ازسوی «مدحت پاشا» در خلال مقطع بی‌دوام مشروطه‌خواهی سال ۱۸۷۶ پذیرفته شد. این احتمال نیز هست كه واژه دو پهلوی «مشروطه» به عمد برای ترجمه واژه فرانسوی “Contitononelle” به كار برده شد تا آن نظام پیشنهادی جدید با مفاهیم حقوقی‌ومنطقی«شرط» و «مشروطه» در رویه قضایی اسلام آشتی دهد.(۳)

این واژه از حدود سال ۱۸۹۷م. در ایران كاربرد دارد. از قرار معلوم تقی‌زاده اولین نماینده‌ای بود كه در مشاجرات مجلس لغت “مشروطه” را در سخنرانی مهم ذیقعده سال ۱۳۲۵ / ۲۲ دسامبر ۱۹۰۶ مطرح كرد. اما مشروطه و مفاهیم حقوق اساسی ازسوی محافظه‌كاران استقبال نشد. این افراد تنها پیش از مشاجرات شدید در مجلس و بیرون از آن و طی گذر زمان آن را پذیرفتند.(۴) حتی در فرمان ۱۴ جمادی‌الثانی ۱۳۲۴ ق. (۵ اوت ۱۹۰۶ م.) ـ فرمان مشروطیت ـ كه اختیارات لازم برای تشكیل مجلس اول را فراهم می‌ساخت نیز از واژه مشروطه ذكری نشده است. واژه مشروطیت در متمم قانون‌اساسی وارد می‌شود و بدون تعریفی دقیق از آن صرفاً‌ ماهیت حكومت ایرانی را خاطرنشان می‌كند و در ماده ۷ اشاره می‌شود كه “اساس مشروطیت”، موقوف‌الاجرا نیست.(۵)

در نوشته‌های پژوهشگران نو ایران و تركیه، واژه “مشروطه” به‌عنوان معادلی برای واژه انگلیسی «كنستیتوشنالیزم» یا حكومتی كه بر شالوده یك قانون اساسی و نظام پارلمانی بنیاد شده باشد به كار برده می‌شود. در ایران دو واژه «مشروطه» و «مشروطیت» به آن حكومتی گفته می‌شود كه پس از انقلاب سال ۱۹۰۶ م. (۱۳۲۴) پدید آمد.(۶) به نظر می‌رسد نخستین‌بار واژه مشروطه،‌ توسط میرزاحسن‌خان سپهسالار در سال ۱۹۶۸م./۱۲۸۵ هنگامی كه سفیر ایران در دربار امپراتوری عثمانی بود در خلال برخی از گزارش‌های خود به معنی مورد بحث كنونی ما، به ایرانیان معرفی شد. سیدحسن تقی‌زاده می‌نویسد: یكی از علمای تبریز، آقای میرزاصادق آقا، پیشنهاد كرد كه لفظ اصلی اروپایی كه همان “كنستیتوسیون”(Constitution) می‌باشد در ایران به كار برده شود. (تقی‌زاده‌، خطابه،‌ صفحه ۵۲) علمای ایرانی ساكن عراق كه در آغاز سال ۱۹۱۲م./۱۳۳۰ به‌عنوان اعتراض به اشغال ایران به‌وسیله روس و انگلیس، از نجف، كربلا و سامره به قصد عزیمت به ایران در كاظمین توقف كرده بودند. نیز واژه مشروطه را ریشه شرط گرفتند و به‌عنوان یك رژیم ضداستبداد معنا كردند.(۷) واژه مشروطه برای حكومتی به كار برده شد كه براساس قانون‌اساسی و نظام پارلمانی بنیاد گردد و آن واژه از آن جهت در ایران متداول شد كه قرار بود رژیم نو به حدود و شرایطی كه قانون‌ معین می‌كرد، محدود باشد.(۸)

مقاله حکومت استبدادی و مشروطه

پاسخ دهید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.